۱۳۹۵ فروردین ۱۱, چهارشنبه

ایجاد رعب و وحشت توسط عوامل ناشناس در مقابل منزل نسرین ستوده


۱۰۶۷۶۲۹۰_۱۱۴۷۳۹۱۹۹۸۶۰۴۴۸۰_۶۷۹۷۶۸۸۰۶۳۳۶۶۶۴۴۴۷۲_n

روز سه‌شنبه ۱۰ فروردین ماه، عوامل ناشناس با شکستن تمام اتومبیل‌های پارک‌شده در مقابل منزل نسرین ستوده موجب رعب و وحشت در محل زندگی‌ این وکیل مدافع حقوق بشر شدند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، رضا خندان، فعال مدنی و همسر نسرین ستوده در صفحه شخصی خود نوشت: گروهی چند نفره سر خیابان از ماشین شان پیاده و وارد کوچه شده و از ابتدای کوچه به ترتیب شروع به تخریب و شکستن شیشه های تمام خوردروهای پارک شده در کوچه شده اند. صدای شکستن شیشه های ماشین ها عین صدای شلیک گلوله بود که پشت سرهم می آمد. ظرف چند دقیقه حداقل ۱۶ ماشین را تخریب و با فحاشی و ایجاد رعب و وحشت در ساعت یک و نیم شب از محل گریخنتند.
نسرین ستوده، حقوقدان، وکیل دادگستری و فعال اجتماعی است. او عضو کانون مدافعان حقوق بشر، کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، و انجمن حمایت از حقوق کودکان بوده و وکالت پرونده‌های بسیاری از فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، کودکان قربانیِ کودک آزاری و کودکان در معرض اعدام را برعهده داشته است.

۱۰۶۷۶۲۹۰_۱۱۴۷۳۹۱۹۹۸۶۰۴۴۸۰_۶۷۹۷۶۸۸۰۶۳۳۶۶۶۴۴۴۷۲_n
۱۲۵۱۲۳۵۱_۱۱۴۷۳۹۰۹۲۵۲۷۱۲۵۴_۱۰۹۲۲۲۷۸۸۷۰۰۰۰۴۱۷۸۶_n
۱۲۵۱۲۶۷۴_۱۱۴۷۳۹۵۴۴۵۲۷۰۸۰۲_۲۱۴۵۱۶۲۲۳۵۲۴۲۲۳۴۱۶۳_n
۱۲۴۷۲۵۸۱_۱۱۴۷۳۹۳۶۰۸۶۰۴۳۱۹_۷۰۰۹۸۸۶۲۷۳۳۱۱۷۸۱۴۴۳_n۱۲۵۱۲۳۵۱_۱۱۴۷۳۹۰۹۲۵۲۷۱۲۵۴_۱۰۹۲۲۲۷۸۸۷۰۰۰۰۴۱۷۸۶_n
۱۲۹۲۸۱۷۷_۱۱۴۷۳۹۱۲۴۵۲۷۱۲۲۲_۵۱۷۶۶۶۴۳۲۵۰۱۰۱۹۰۴۰۲_n
رضا خندان
۱۲۵۱۲۶۷۴_۱۱۴۷۳۹۵۴۴۵۲۷۰۸۰۲_۲۱۴۵۱۶۲۲۳۵۲۴۲۲۳۴۱۶۳_n

احسان مازندرانی روزنامه نگار زندانی؛ مبارزه با بیماری ریوی بدون دسترسی به پزشک متخصص


 ehsan mazandarani

محمود علیزاده طباطبایی وکیل احسان مازندرانی، روزنامه نگار و مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان که از آبان ما ۱۳۹۴ زندانی می باشد، گفت که دادگاه موکلش برگزار شده و لایحه دفاعیه بعد از تعطیلات به دادگاه داده خواهد شد. به گفته این حقوقدان، احسان مازندرانی در انتظار صدور حکم از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه است. اتهام مازندرانی “اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام” است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، یک منبع نزدیک به این روزنامه نگار زندانی نیز گفت: “احسان مشکل ریوی دارد و با بیماری آسم درگیر است، در این چند ماه با توجه به شرایط نامناسب زندان، وضعیت ریه او بدتر هم شده است و متاسفانه به پزشک متخصص دسترسی ندارد، احسان وزن زیادی را هم در زندان از دست داده است.”
منبع یاد شده همچنین گفت در پرونده احسان مازندرانی به همکاری با رسانه های خارج از کشور اشاره شده است: “گفته شده او با اسامی مستعار مشخصی با رسانه های خارج از ایران همکاری داشته است، این در حالی است که نویسنده اصلی مقاله‌ها که با اسم مستعار مطالب را منتشر می کرده مشخص و یک خبرنگار خارج از کشور است که خودش هم پیش از این گفته که در مقاطعی با اسم مستعارهم فعالیت داشته است.”
محمود علیزاده طباطبایی هم پیش تر  رابطه با پرونده مازندرانی به ایلنا گفته بود: “ پرونده مربوط به سال ۹۱ است که وزارت اطلاعات دولت قبل شاکی آن بوده است، در آن سال همزمان حدود ۲۰ روزنامه‌نگار بازداشت شدند و بعد از یک‌ماه تحقیقات وزارت اطلاعات از ادامه بررسی پرونده موکل بنده انصراف داد و یک‌سال بعد علاوه بر دیگر نهادهای ذی‌ربط، وزارت اطلاعات نیز صلاحیت موکل بنده را برای سمت حقوقی احسان مازندرانی (مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان) تایید کرد.” به گفته وکیل  احسان مازندرانی “حال پس از گذشت بیش از ۳ سال، مجددا‌‌ همان پرونده اینبار توسط ضابط قضایی جدید به جریان افتاده است و متاسفانه موارد اتهامی با سندسازی جعلی و مبهم نیز به آن افزوده شده است. اکنون مستنداتی به دست آوردیم تا ثابت شود موارد اتهامی علیه موکل بنده بی‌پایه و اساس است و این اسناد در اختیار مقام قضایی قرار گرفته است.”
او همچنین گفت که موکلش در این مدت ده ها بار مورد بازجویی با موضوعات بی ربط قرار گرفته است.
احسان مازندرانی روزنامه نگار و فارغ التحصیل دانشکده خبر است که دوسال پیش (۱۳۹۲) به سمت مدیرمسئولی روزنامه فرهیختگان رسید. او پیش از این نیز در اسفند ۹۱ در پی موج بازداشت روزنامه نگاران در دفتر روزنامه اعتماد بازداشت و پس از حدود سه هفته با سپردن وثیقه از بند ۲۰۹ زندان اوین آزاد شد.
اما مازندرانی تنها روزنامه نگاری نیست که ۱۱ آبان ماه دستگیر شده و هنوز آزاد نشده است، آفرین چیت ساز، یادداشت نویس روزنامه ایران و سامان صفرزایی دبیر بین الملل نشریه اندیشه پویا، عیسی سحرخیز روزنامه نگار و فعال سیاسی نیز همان روز توسط سپاه بازداشت شدند و هیچ کدام از آنها تاکنون آزاد نشده اند.

ابراهیم رشیدى و جلیل محمدى آزاد شدند


azadi

 روز جاری، ابراهیم رشیدی روزنامه نگار مشگین شهری و جلیل محمدی، فعال کارگری اهل سنندج آزاد شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اویان نیوز، ابراهیم رشیدی فعال مشگین شهری پس از چند ساعت بازجویی آزاد شد.
ابراهیم رشیدی (ساوالان) فعال ترک (آذری) مشگین‌شهری که امروز در میدان معلم این شهر از سوی ماموران امنیتی بازداشت شده بود پس از چند ساعت بازجویی آزاد شد.
به گفته نزدیکان این فعال، ماموران امنیتی وابسته به اطلاعات نیروی انتظامی بوده اند.
در گزارشی دیگر به نقل از کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، امروز جلیل محمدی فعال کارگری نیز با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
این فعال کارگری در آستانه ۸ مارس با یورش ماموران امنیتی به منزلش در سنندج دستگیر شده بود.

نگرانی در خصوص وضعیت وخیم سلامتی یک زندانی سیاسی کُرد در زندان میناب



افشین سهراب‌زاده زندانی سیاسی کُرد به دلیل نیاز فوری به معالجه پزشکی و نبود امکانات کافی در بهداری زندان و بیمارستان میناب در وضعیت خطرناکی بسر میبرد.
« در طی یک هفته گذشته به دلیل وخیم شدن وضعیت سلامتی افشین سهراب‌زاده در زندان میناب و کاهش فشار خون، او چندین بار از حال رفته و هر بار علی‌الرغم اصرار همبندیهای ایشان برای اعزام به بهداری اما مسولین زندان به بهانه نبود امکانات کافی برای درمان وی از اعزام او به بهداری مخالفت کردند و تنها روز چهازشنبه ۴ فروردین ماه یکی از کارمندان بهداری از پشت میله‌های بند به صورت ایستاده برای او آمپول ترزیق کرده است.»
به گقته این منبع، « روز پنج شنبه ۵ فروردین ماه به دلیل افزایش استفراغ و ادرار خونی این زندانی، مسئولین زندان با اعزام او به بیمارستان شهر میناب موافقت کرده و بعد از ۲۴ ساعت بستری در بیمارستان دوباره به زندان میناب بازگردانده شد. مسئولین بهداری اعلام کرده که امکان معالجه ایشان در میناب وجود ندارد و باید در اسرع وقت به یکی از بیمارستانهای مجهز در شیراز یا تهران منتقل شود و با توجه به هزینه‌های بالای معالجه این زندانی و ناتوانی خانواده از پرداخت آن، هر روز وضعیت این زندانی وخیم‌تر میشود.»
این منبع در ادامه افزود « در طی یک سال گذشته افشین سهراب‌زاده چندین بار به بیمارستانهای تهران، بندرعباس، شیراز و کرمان منتقل شده و هر بار به دلیل ناتوانی در پرداخت هزینه‌های درمان به زندان میناب بازگردانده است و در این مدت نیز کل هزینه‌های انتقال نیز از او سیاسی اخذ شده است. این زندانی سیاسی در اواخر مهرماه ۹۴ به زندان اوین تهران منتقل شده و به مدت ۴ ماه در اندرزگاه ۷ سالن ۱۲ نگهداری شده و هر هفته برای انجام آزمایش و معاینه به بیمارستان خمینی شهر تهران منتقل شده و نهایتا دکترهای متخصص اعلام کرده که دچار بیماری گوارشی در معده و روده میباشد و در انتهای روده ایشان یک غده وجود دارد و همزمان کلیه چپ وی تا حدی از کار افتاده است. مسئولین بیمارستان اعلام کرده که برای درمان و معالجه ایشان باید خانواده ۷۵ میلیون تومان پرداخت کنند که به دلیل ناتوانی خانواده از پرداخت این هزینه، افشین دوباره به زندان میناب منتقل شد. در اسفندماه سال گذشته نیز وی به مدت ۲ روز در بیمارستان بندرعباس، ۱۰ روز در بیمارستان شیراز و ۳ روز در بیمارستان کرمان بستری شده و دوباره به زندان میناب منتقل شد.»
افشین سهراب‌زاده، ۲۵ ساله، اهل کرمانشاه در ۱۸ خردادماه ۸۹ توسط نیروهای اداره اطلاعات شهر کامیاران بازداشت شد و در زمان بازجوییها در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج برای گرفتن اعترافات ساختگی مورد شکنجه قرار گرفت و این شکنجه‌ها سبب شکست بینی و پاره‌گی فتق او شد. در این مدت دو بار به ببمارستان سنندج منتقل شده و دوباره به بازداشتگاه اطلاعات بازگرداننده شد.
——————–
«شکنجه و آزار جنسی» در زندان میناب در هرمزگان
منابع حقوق بشری از اعمال «شکنجه» و همچنین «آزار جنسی» در زندان میناب استان هرمزگان در جنوب ایران خبر داده‌اند.
یک زندانی که به‌تازگی از زندان میناب آزاد شده در این‌باره گفت: «ستونی در زندان وجود دارد که زندانیان برای تنبیه به آن دست‌بند و پابند می‌شوند، به‌نحوی که نمی‌توانند سر خود را بچرخانند و این تنبیه شاید تا ۱۰ الی ۱۵ روز طول بکشد.»
به‌گفته این زندانی تازه آزاد شده که نامش فاش نشده، «مسئولان زندان نام این ستون را “پا زیارت” نامیده‌اند و می‌گویند این ستون زندانیان را شفا می‌دهد.»
این منبع همچنین به «آزار جنسی زندانیان کم سن‌و‌سال» توسط زندان‌بانان اشاره کرد و افزود: «زندانیان به این عمل شنیع اعتراض کرده و آن را برای رئیس زندان به اثبات رساندند، اما به جای تنبیه زندانبان خاطی، خود زندانیان معترض تنبیه و تبعید شده‌اند.»
«وضعیت نامناسب بهداشت، غذا و درمان» در زندان شهرستان میناب از دیگر مواردی است که این منبع به آن اشاره کرده است.
مقامات سازمان زندان‌های استان هرمزگان و شهرستان میناب هنوز به این گزارشی واکنشی نشان نداده‌اند.
زندان میناب با ظرفیت حدود هزار زندانی در شهرستان میناب در ۱۰۰ کیلومتری شرق بندرعباس مرکز استان هرمزگان واقع است.

گزارشی از آخرین وضعیت سعید ملک پور از متهمان جرایم سایبری


 saeid malekpoor

نهادهای امنیتی پس از حدود هشت سال تحمل حبس همچنان از آزادی زودهنگام یا موقت سعید ملک پور، زندانی جرائم ساپبری محبوس در زندان اوین ممانعت بعمل می آورند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دادستانی تهران در گفتگو با نزدیکان آقای ملک پور مدعی شده است، درخواست عفو، مرخصی و آزادی مشروط سعید ملک پور زندانی محکوم به حبس ابد و نیز هفت سال و نیم زندان را برای موافقت با اطلاعات سپاه پاسداران در میان گذاشته است، این نهاد امنیتی نیز مخالفت خود را با تمام درخواستهای آقای ملک پور برای عفو یا مرخصی اعلام داشته است.
خواهر سعید ملک پور با اعلام این خبر در مورد آخرین وضعیت حقوقی وی در گفتگو با گزارشگر هرانا گفت: “همانطور که همیشه گفته ام سعید بی گناه است و سپاه پاسداران به جز اعترافات اجباری زمان بازجویی هیچ مدرکی ندارد. درخواست عفو و آزادی مشروط و یا حتی مرخصی او نیز توسط دادستانی به اطلاعات سپاه پاسداران ارجاع شده و سپاه با آنها مخالفت کرده است.”
این در حالی است که تلاش ها و درخواست خانم ملک پور از دولت کانادا نیز در خصوص کمک به این پرونده بی نتیجه مانده است.
خواهر این فارق التحصیل دانشگاه صنعتی شریف همچنین در ادامه گفتگو خواستار انتشار و رسانه ای شدن تلاش هایش شد و افزود: “خیلی امیدوار بودم که دولت جدید و لیبرال کانادا در این مورد به ما کمک خواهد کرد. به نخست وزیر کانادا آقای جاستین ترودو و وزیر امورخارجه آقای استفان دیون نامه نوشتم. دفتر آقای ترودو از من خواستند درخواست خود را به وزارت امور خارجه کانادا بدهم. آقای دیون هم بعد از سه ماه جواب من را داد. در این مورد اظهار تاسف کرده و طوری وانمود کردند که انگار هیچ اطلاعی از این پرونده ندارند و گفتند چون سعید شهروند کانادا نیست، ما کاری نمی توانیم بکنیم. این یک شوک برای من بود و اصلا چنین انتظاری نداشتم و هم اکنون دستم بسته است و نمی دانم از کجا باید درخواست کمک کنم.”
سعید ملک پور در مهرماه ۱۳۸۷ در تهران دستگیر شد و از سوی بخش سایبری سپاه پاسدارات به مدیریت سایت‌های پورنوگرافی فارسی‌زبان متهم شد. تبلیغ علیه نظام، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، توهین به رئیس جمهور، ارتباط با گروه‌های معاند نظام و فساد فی الارض از جمله اتهاماتی بود که برای سعید ملک‌پور در نظر گرفته شد و در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی بابت آن اتهامات به اعدام بعلاوه هفت سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد، این حکم در دی ماه ۱۳۹۰ در دیوان عالی کشور تأیید شد و در ۲۷ بهمن ۱۳۹۰، برای اجرای احکام ارسال شد ولی بعدا با یک درجه تخفیف حکم اعدام به حبس ابد تبدیل شد.
سعید ملک پور طی نامه ای از درون زندان گفته است که از زمان بازداشت به مدت ۳۲۰ روز در حبس انفرادی، بدون ملاقات و بدون دسترسی به کتاب و روزنامه به سر برده و تنها یک جلد قرآن، یک مهر و یک بطری آب در اختیار داشته است و در تمام این مدت زیر فشار و شکنجه بوده است. پدر او در آخرین روزهای اسفند ۸۷ فوت کرده ولی حدود ۴۰ روز بعد در یک تماس تلفنی ۵ دقیقه‌ای از این امر مطلع شده است.
بازجویان با فشار و نیز طرح این مساله که فیلم‌های مصاحبه برای دریافت بودجه پروژه گرداب سپاه پاسدارات است و وعده آزادی با وثیقه او را راضی به اعتراف تلویزیونی کرده‌اند و پخش این اعترافات بدون پوشش صورت و در فاصله روز سوم تا هفتم درگذشت پدرش ضربه سختی به خانواده او وارد آورده است.
ملک‌پور همچنین گفته است در صورت بررسی پرونده توسط کارشناس کامپیوتر و اینترنت می‌تواند بی‌گناهی خود را ثابت کند.

الهه شریف‌پور(هیکس): کار مجموعه فعالان شبانه‌روزی و منحصر به فرد است


elahe hicks

ماهنامه خط صلح - الهه هیکس (شریف‌پور)، بیش از دو دهه است که در زمینه‌ی دفاع از حقوق بشر فعالیت مستمر دارد. او که از سال ۱۹۹۴ تا سال ۲۰۰۳ به عنوان پژوهشگر امور ایران در سازمان دیده‌بان حقوق بشر، مشغول به کار بوده است، در حال حاضر مدیر گروه حقوق بشر و برنامه‌ریزی در نیویورک است.
در دهمین سالگرد تاسیس مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خانم شریف‌پور-هیکس در گفتگو با خط صلح، مهم‌ترین ویژگی از عملکرد مجموعه فعالان را دور ایستادن از مسائل سیاسی عنوان می‌کند و در رابطه با علت تداوم و ماندگاری این تشکل می‌افزاید: “تنها چیزی که می‌تواند این گونه فعالیت‌ها را امکان‌پذیر و البته ماندگار کند، این است که از خود گذشتگی نشان دهند و این دقیقاً همان کاری است که اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر انجام می‌دهند”.
خانم شریف‌پور، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران را پس از یک دهه فعالیت، چگونه توصیف می‌کنید و اگر بشود از عملکرد این گروه یک ویژگی مثبت را برجسته کرد، آن ویژگی مثبت از نظر شما چه خواهد بود؟
تمام گروه‌هایی که در طی سال‌های گذشته، برای حمایت، پیشبرد و پیشرفت حقوق بشر در ایران، منجمله مجموعه فعالان حقوق بشر، تاسیس شده‌اند، کارشان قابل ‌ستایش است. فعالیت‌های تمامی این گروه‌ها، با توجه به تمامی ریسک‌ها و خطرهایی که برای جمع‌آوری اطلاعات در داخل کشور وجود دارد و محدودیت‌ها و مشکلاتی که در خارج کشور شامل حالشان می‌شود، نوعی تلاش شبانه‌روزی بی‌وقفه را می‌طلبد که با توجه به وضعیت موجود حقوق بشر در ایران، اهمیت فوق العاده‌ای هم دارد.
در مورد مهم‌ترین ویژگی مثبت این گروه خاص ]مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران[ می‌توانم دور ایستادنشان از مسائل سیاسی را ذکر کنم. هنگام پرداختن به مسئله‌ی حقوق بشر، عدم ورود به مسائل سیاسی، بسیار مهم است. باید در نظر داشت که در نبود احزاب سیاسی و محدودیت و حتی عدم امکان انجام فعالیت‌های سیاسی در کشوری مثل ایران، مرزی بسیار باریک و حساس ایجاد می‌شود و بسیاری خواسته و ناخواسته مسائل سیاسی را با مسائل حقوق بشر یکی می‌کنند. در واقع این نگرانی وجود دارد که همه‌ی ما با توجه به این‌که به‌هرحال نظرات سیاسی خاص خودمان را هم داریم، آن را وارد کارمان کنیم. این وظیفه‌ی خطیری ست و من مطمئن هستم که شما و سایر همکارانتان آن را دنبال کرده و می‌کنید چرا که به باور من مجموعه فعالان همواره از مسائل سیاسی دور ایستاده است.
تلاش همکاران مجموعه برای اخذ رضایت اولیای دم برای یک نوجوان محکوم به اعدام – لوشان – ۱۳۸۷ – عکس از آرشیو مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
تلاش همکاران مجموعه برای اخذ رضایت اولیای دم برای یک نوجوان محکوم به اعدام – لوشان – ۱۳۸۷ – عکس از آرشیو مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
همان طور که مستحضر هستید و اشاراتی هم داشتید، مشکلات جامعه‌ی مدنی و به تبع گروه‌ها و یا تشکل‌های مدافع حقوق بشر ایرانی بسیار زیاد است و همین مسئله، به دوام نیاوردن بسیاری از این گروه‌ها منجر می‌شود. با این توضیح، تفاوت سازنده‌ای که از نظر شما به ماندگاری و تداوم فعالیت یک تشکل حقوق بشری می‌انجامد، چه می‌تواند باشد؟ در این خصوص چه تفاوتی را به طور اخص برای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، می‌توانید ذکر کنید؟
اگر بخواهیم از کل جامعه و از سازمان‌های بین‌المللی هم شروع کنیم، آن‌هایی که نتوانستند کارشان را-حتی علی‌رغم قدمت زیادشان-، در مقایسه با سایر گروه‌ها، آن‌طورگسترده کنند، مشکلات مالی و بودجه داشتند. همان‌طور که گفتم، این سازمان‌ها باید غیرسیاسی بمانند و باید کارشان صرفاً در راستای پیشبرد، حمایت و پیشرفت حقوق بشر باشد. در حوزه‌ی ایران این مسئله سخت‌تر هم می‌شود چرا که لزوم وجود نهادهای حقوق بشری و به طور کلی سازمان‌های مردم‌نهاد و عام المنفعه برای مردم جا نیفتاده است و مردم به عضویت و پرداخت حق عضویت‌های این چنینی اهمیتی نمی‌دهند. در نتیجه این مسئله که منابع مالی از جاهایی تامین شود که وابستگی نیاورد، بسیار مهم است و در واقع از اساسی‌ترین موانع و یا اصولی ست که یک نهاد حقوق بشری بر اساس آن می‌تواند به کارش ادامه دهد. در این رابطه حتی گزارشگر ویژه در سازمان ملل هم، مشکلات بودجه دارد.
با در نظر گرفتن این مسئله، تنها چیزی که می‌تواند این گونه فعالیت‌ها را امکان‌پذیر و البته ماندگار کند، این است که از خود گذشتگی نشان دهند و این دقیقاً همان کاری است که اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر انجام می‌دهند. در واقع کار آن‌ها مثل کار روزانه‌ی محققینی که در سازمان نظارت بر حقوق بشر(که در ایران به عنوان دیده‌بان حقوق بشر شناخته می‌شود) و یا عفو بین الملل فعالیت می‌کنند، نیست بلکه کار آن‌ها سبک و سیاق یک کار شبانه‌روزی و منحصر به فرد را دارد. در نتیجه ویژگی مهمی که باعث شده است اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر -که ما در این‌جا به طور ‌ویژه صحبتش را می‌کنیم-، به کارش ادامه بدهند، فداکاری، تلاش و خستگی‌ناپذیری شبانه‌روزی بدون تامین منابع مالی کافی است.
اگر بخواهید به همکاران و همراهان این گروه پس از یک دهه سخنی بگویید، آن سخن چه خواهد بود؟
هیچ یک از ما در رابطه با این مقوله‌ی بسیار مهم، در پیشبرد، پیشرفت و حمایت از حقوق بشر، حرفی برای گفتن نداریم. شاید اگر شما با من صحبت می‌کنید، به خاطر تجربه و سن و سال من است. ولی همه‌ی افرادی که در رابطه با حقوق بشر، چه از نسل‌های قبل و چه اکنون، کار می‌کنیم، افرادی هستیم که احترام فوق العاده‌ای برای هم قائل هستیم. من نمی‌خواهم به سبک تعارفات مرسوم بگویم که در مقابل فعالیت‌های شما سر تعظیم فرود می‌آورم، ولی واقعاً بهتان دست دوستی و محبت می‌دهم. راه توام با خطر، ریسک و کار شبانه‌روزی که مجموعه فعالان حقوق بشر آغاز کردند و ادامه دادند، بسیار ارزشمند است. البته در بسیاری از موارد فعالین حقوق بشر شاید در کوتاه ‌مدت نتیجه‌ی زحمات و تلاش خودشان را نبینند(همان طور که تلاش‌ها در رابطه با آزادی یک زندانی زمان‌بر است) ولی به‌ هر حال هر جامعه‌ای یک نوع احترام فوق العاده برای چنین افرادی قائل است که همان طور که اشاره کردم به دلیل تلاش‌های شبانه روزی و از خودگذشتی برای بهبود وضعیت هم نوعانشان است. ما شبیه به افراد یک کلاسی هستیم که از هم یاد می‌گیریم و من هم به نوبه‌ی خودم از کارها و فعالیت‌های مجموعه فعالان بسیار آموختم.

کیومرث نصیری؛ یک کودک به اعدام محکوم شد


اعدام کودکان در ایران

کیومرث نصیری، نوجوان محبوس در زندان سنندج، به اتهام قتل درهفده سالگی به اعدام محکوم شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، کیومرث نصیری از سوی شعبه یک دادگاه کیفری سنندج به ریاست قاضی حامد سلطان بخش به قصاص محکوم‌شد. وی متهم می باشد که در سال ۱۳۹۳ در یک نزاع دست جمعی فردی را  به قتل رسانده است.
کیومرث در اردیبهشت ۱۳۷۶ متولدشده و در زمان وقوع جرم ۱۷ سال و ۹ ماه سن داشته است.
لازم به ذکر است که دادگاه وی در مهرماه ۱۳۹۴ تشکیل شد و  این زندانی تاکنون جهت احراز رشد عقلی به پزشکی قانونی اعزام نشده است.
طبق ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی، هرگاه افراد کمتر از هیجده سال، ماهیت جرم انجام‌شده و یا حرمت آن را درک نکنند و یا در رشد و کمال عقل آنان شبهه وجود داشته باشد، به قصاص محکوم نمی‌شوند.
شایان‌ذکر است که چهار کودک زندانی دیگر در زندان سنندج نگهداری می شوند که در ارتکاب جرم سن آنها کمتر از ١٨ سال بوده است. یوسف محمدی، سیاوش محمدی، آمانج اویسی و هیمناورامی نژاد، هم‌اکنون در زندان مرکزی سنندج نگهداری می‌شوند و اتهام همه‌ی این زندانیان قتل عمد عنوان‌شده است.
سازمان دیده‌بان حقوق بشر پیش‌تر با انتشار گزارشی اعلام کرد: «تنها پنج کشور در جهان هستند که هنوز در آنها اعدام نوجوانان بزهکار ادامه دارد. در میان این پنج کشور، ایران در ردیف نخست قرار دارد.»
این مجازات در حالی همچنان اجرا می‌شود که کارشناسان و متخصصان رشته‌های مختلف و مرتبط بر این عقیده‌اند که افراد زیر ۱۸ سال، به دلیل ویژگی‌های متمایز و تکامل نیافته روانی، جسمی و شخصیتی، مستحق مجازاتی که شامل حال بزرگ‌سالان می‌شود، نیستند.

اعتراض سازمان عفو بین‌الملل نسبت به محکومیت پنج ساله‌ی یوسف کاکه ممی


یوسف کاکه‌ممی

سازمان عفو بین‌الملل طی بیانیه‌ای نسبت به محکومیت۵ساله‌ی یوسف کاکه ممی، زندانی سیاسی کُرد محبوس در زندان ارومیه،  اعتراض کرد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، سازمان عفو بین‌الملل در این بیانیه که در روز سه شنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۵ انتشار یافته، اعلام می کند: یوسف کاکه ممی، ۳۵ ساله و کشاورز کُرد که پیش‌تر طی دو بار محاکمه به نهسال زندان محاکمه شده بود، به دلیل ارسال نامه به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل، به ۵سال حبس دیگر محکوم‌شده است.
عفو بین‌الملل اعلام کرده است که دادستان ارومیه ارسال نامه به گزارشگر ویژه سازمان ملل را دلیلی برای متهم کردن این زندانی سیاسی به همکاری با پژاک قرار داده و قاضی بر همین اساس یوسف کاکه ممی را به اتهام همکاری با پژاک به پنج سال دیگر محکوم کرده است. این در حالی است که وی پیش‌تر نیز دو بار به همین اتهام به احکام ۳ و ۶ سال حبس محکوم‌شده بود.
سازمان عفو بین‌الملل ضمن ناعادلانه خواندن حکم صادره خواستار آزادی این زندانی سیاسی شده است.
لازم به ذکر است که یوسف کاکه‌ممی زندانی سیاسی بوکانی در سال ۸۶ توسط نیروهای امنیتی – انتظامی بازداشت و در دادگاه انقلاب مهاباد به اتهام همکاری «پژاک یا حزب حیاط کردستان» محکومبه ۹ سال حبس تعزیری شد.  او در اسفندماه سال ۹۳ و اردیبهشت ماه سال ۹۴ در بازداشتگاه‌هایسپاه پاسداران و اداره اطلاعات ارومیه به اتهام تبلیغ علیه نظام، ارتباط با رسانه‌ها و نهادهای حقوق بشری مورد شکنجه و فشار قرار گرفت. این زندانی سیاسی  در روز ۱۶ دی‌ماه ۱۳۹۴ در شعبه دودادگاه انقلاب ارومیه و بدون حق داشتن وکیل به ۵ پنج سال حبس محکوم شد.

۱۳۹۵ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

زندانیان معترض همچنان در اعتصاب غذا


 etesabe ghaza

حسین رونقی ملکی، سعید رضوی فقیه، ایرج حاتمی، فرید آزموده و بهزاد ترحمی پنج زندانی سیاسی و امنیتی معترض به شرایط خود همچنان در اعتصاب غذا به سر می برند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حسین رونقی ملکی و سعید رضوی فقیه دو زندانی عقیدتی و سیاسی بیمار در بند هفت زندان اوین به دلیل عدم رسیدگی به وضعیت درمانی‌شان به ترتیب در چهارمین و هفتمین روز اعتصاب غذای خود هستند. تا این لحظه به درخواست های آنان رسیدگی نشده است.
یکی از نزدیکان حسین رونقی ملکی در مورد دلیل اعتصاب غذای حسین رونقی به گزارشگر هرانا گفته بود: “حسین از قبل از عید بدون هیچ درمان و دارو و اعزامی در زندان مریض احوال مانده است، برای آزادی یا مرخصی نوروزی‌اش هم هیچ اقدامی انجام نشده و به خانواده اش هم هیچ جوابی نمی دهند. حسین به صورت غیرقانونی در زندان است، حکم حسین در آن زمان متوقف شده بود و هم از طرف پزشکی قانونی عدم تحمل کیفر گرفته بود، و هم عفو گرفته بود و همچنین آزادی مشروط بر اساس مواد ۵۰۴ و ۲۹۷ داشت اما هیچ‌یک از آن‌ها اجرا نشد. این درحالی است که مسئولین زندان اوین نیز حسین را با تهدید و توهین، اذیت می کنند.”
همچنین آقایان ایرج حاتمی، فرید آزموده و بهزاد ترحمی از کارمندان سابق وزارت دفاع، سه زندانی امنیتی در زندان رجایی شهر کرج هستند که در اعتراض به انتقال آن‌ها از سالن ۱۲ زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر به بندهای مختلف عمومی، از پیش از نوروز در اعتصاب غذا هستند. مسئولین زندان رجایی شهر نسبت به خواسته آنان که بازگشت به سالن ۱۲ بر اساس اصل تفکیک جرایم است بی تفاوتی پیشه کرده اند.
شایان ذکر است امید رحمانی و رسول شکری، دو زندانی با اتهامات مالی که از سال ۹۰ در زندان ارومیه نگهداری می شوند و از روز یک‌شنبه ۲۳ اسفندماه در پی اعلام اعتصاب غذا به سلول انفرادی منتقل شده بودند، روز یکشنبه هفته جاری با وعده مساعد مسئولین برای رسیدگی به مشکلات اشان به اعتصاب غذای خود پایان داده و به بند منتقل شدند.

چهارمین روز از اعتصاب غذا؛ خونریزی کلیوی حسین رونقی


حسین رونقی

حسین رونقی ملکی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین که در چهارمین روز از اعتصاب غذای خود به سر میبرد، دچار خونریزی کلیوی شده و در وضعیت نامساعد جسمانی قرار دارد. 
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، حسین رونقی، فعال حقوق بشر زندانی که به دلیل ناعادلانه بودن حکم صادره، عدم رسیدگی پزشکی و نگهداری غیرقانونی در چهارمین روز از اعتصاب غذا است؛ در وضعیت وخیم جسمانی قرار دارد.
این زندانی سیاسی در روز نهم فروردینماه، به دلیل ضعف جسمانی به بهداری زندان اوین منتقل شد. وی با کاهش ناگهانی وزن در وضعیت هشدار دهندهای قرار دارد.
مسئولین زندان از حسین رونقی درخواست کرده اند که به اعتصاب غذای خود پایان دهد اما وی اعلام کرده که تا زمان رسیدن به خواسته قانونی خود به اعتصاب غذا ادامه خواهد داد.
«حسین رونقی ملکی» که در اول بهمنماه ۱۳۹۴ با فشار مأموران امنیتی اطلاعات سپاه و دادستانی تهران پس از اجرا گذاشتن وثیقه یک میلیارد و چهارصد میلیون تومانی خود مجبور به بازگشت به زندان اوین شد.
حسین رونقی که علاوه بر بیماریهای گوارشی و کلیوی، به بیماری دیسک کمر و آرتروز گردن و زانو مبتلا شده، علیرغم دستور دادستانی برای مداوا به بیمارستان اعزام نشده است.
رونقی یکی از فعالانی بود که در موج سرکوب اعتراضات مردم در انتخابات ریاستجمهوری سال ١٣٨٨ بازداشت و در سال ١٣٨٩ به ١۵ سال زندان محکوم شد.
ماه گذشته مسئولین زندان طی نامهای به دادستان تهران اعلام کرد که امکانات درمانی و شرایط زندان برای حسین رونقی مساعد نیست. دادستانی تهران نیز در تاریخ ۱۲ بهمنماه پرونده پزشکی حسین رونقی را به پزشکی قانونی کشور ارسال و خواستار بررسی مجدد آن شد.
سازمان پزشکی قانونی کشور ضمن معاینه حسین رونقی و تأیید نامساعد بودن شرایط زندان برای وضعیت جسمانی وی، در تاریخ ۲۱ بهمنماه به دادستانی تهران اعلام کرده است که در صورت ادامه مجازات کیفری، لزوماً باید غذای مناسب، جای مناسب، دارو و امکانات پزشکی در زندان برای وی فراهم شود. این در حالی است که مسئولین همچنان امکانات لازم را در اختیار این زندانی قرار نمیدهند و مانع از درمان او در خارج از زندان میشوند.
پدر حسین در مورد وضعیت جسمی وی به گزارشگر تارنگار حقوق بشر گفت: «از زمان که حسین وارد زندان شده دارو و غذای مناسب در اختیار حسین قرار ندادهاند و همچنان جای خواب مناسب در زندان ندارد».
پدر حسین رونقی دراینباره گفت: «آقای لاریجانی فکر کند این پسر خودش است که برایش سی سال زحمت کشید است. آیا با فرزند خودشان اینگونه برخورد میکنند؟ کوچکترین بیماریهایشان در خارج از کشور حل میکنند. پسرم در محرومترین شهر استان آذربایجان بزرگشده است. بیمارستانی که برای این شهر ساختن هیچ امکاناتی ندارد که مردم مراجعه کنند. باید برای بیماری پسرم به تهران میرفتیم. هفت بار پسرم تحت عمل جراحی قرارگرفته است».
وی ادامه داد: «من از همه مقامات تقاضا دارم پسرم را آزاد کنند. برای همه مقامات نامه فرستادم که این بیمار است نگذارید به زندان برود. چرا باید جایی باشد که حتی نمیتوانند داروهایش را بدهند. برای پسر پروندهسازی کردهاند و حالا میخواهند جانش را بگیرند».

محمدرضا انهاری روحانی مدعی اخلاق، معشوقه دارد


ترور شخصیتی محمدعلی طاهری در رسانه ها، با انگ‌های اخلاقی شروع شد. این نوع دروغ پردازی‌ها بعد ها به کل شاگردان او و کلاس‌هایش تعمیم داده شد، تا تصویری بی بند و بار از محمدعلی طاهری و شاگردانش معرفی شود.
هنرنمایی گردانندگان انجمن نجات از حلقه، موسسه بهداشت معنوی و موسسه فرق و ادیان، گاهی با مونتاژ عکس و فیلم همراه بود گاه با دروغ پردازی و تهمت زدن در رسانه ها.
محمدرضا انهاری، مدیر موسسه نجات از حلقه، یک از افرادی بود که در راس این دروغ پردازی ها بوده و هست.
او بارها در مصاحبه هایش سعی در منحرف جلوه دادن محمد علی طاهری و شاگردانش به لحاظ اخلاقی داشته است و خود را نگران تهدید بنیان های خانواده نشان داده است.
به گزارش سایت «نجات با حلقه»، این روزها فایل صوتی ای از این روحانی منتشر شده که گویای فساد اخلاقی او، نه از نوع دروغ بافی و تهمت که، در واقعیت زندگی او است؛ این فایل صوتی حاوی گفت‌و‌گوهای این روحانی جوان با معشوقه اش است؛زنی به اسم«لئا» که گویا همزمان معشوقه مدیر «جنبش مصاف»، علی اکبر رائفی پور، هم بوده است. این فایل، توسط همسر خیانت دیده او ابتدا در کانال نجات از حلقه منتشر و بعد به سرعت در فضای مجازی پخش شد.
وقتی مصاحبه‌های او را در کنار این فایل صوتی قرار می‌دهیم متوجه شکاف عمیق بین زندگی واقعی و ماسک دین‌داری و دلسوزی‌ای که محمدرضا انهاری و امثالش به چهره زده اند می‌شویم.
مدیر موسسه نجات از حلقه در مصاحبه ای که در سایت نجات از حلقه و بارها در خبرگزاری فارس یا مصاحبه های تلویزیونی محمدعلی طاهری و شاگردانش را بی بند وبار معرفی کرده و کلاس ها را محلی برای روابط نا مشروع قلمداد کرده است؛ اما خودش در حال دل و قلوه دادن به زنی نامحرم است، که بخش هایی از این مکالمات از شدت ابتذال، به طور کلی قابل پخش‌ نیست.
از طرفی او مدام خود را نگران و دلسوز بنیان‌های خانواده و افزایش آمار طلاق نشان داده است و در تخریب عرفان حلقه گفته است:«جنبه دیگر عرفان حلقه ، آسیب‌های خانوادگی است که متأسفانه شاهد بروز طلاق و فروپاشی بسیاری از خانواده‌ها بوده‌ایم. بسیاری از افراد درگیر دیگر نمی‌توانند به خانواده پایبند باشند.»
این در حالی است که بخش زیادی از مکالمه او با معشوقه اش در مشورت با او برای طلاق دادن همسرش است. او خطاب به زن می‌گوید:« من اگه تو رو نادیده بگیرم دو حالت داره یا ایشون( همسرش) با من کنار میاد که بعیده یا اینکه باز طلاقش میدم. چون منو درک نمی کنه و می گه باید از “مصاف” (جنبش مصاف انجمنی است به سرپرستی علی اکبر رائفی پور) بیام بیرون و همه چیز رو رها بکنم.»
این طور که معلوم است گردانندگان انجمن نجات ازحلقه، موسسه بهداشت معنوی و اداره فرق و ادیان، برای دروغ پردازی هایشان، آنقدرها هم خلاق نبوده اند، آن‌ها صرفا از زندگی خودشان برای تخریب دیگران الهام می‌گیرند و هرآنچه می‌کنند را با در دست داشتن تریبون، به محمدعلی طاهری و شاگردانش نسبت داده و خود را دلسوز دین و دنیای مردم معرفی می کنند، اما خودشان مصداق واعظانی هستند که چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند.
پسندیدنShow more reactions
Comment

گزارشی از وضعیت سکینه ازبک، کودک-همسری که قربانی خشونت شوهر شده است


Khoshoonat khanegi 2

سکینه ازبک، کودک پناهنده افغان که بعد از ضرب و شتم توسط شوهرش از بالکن طبقه سوم به بیرون پرتاب شده است، بدون رسیدگی مسئولان انتظامی در مورد امنیت وی در بیمارستان شریعتی رها شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سکینه ازبک، کودک پانزده ساله پناهنده افغان و از دانش آموختگان مدرسه خودگردان جهت کودکان افغان بازمانده از تحصیل و کودکان کار تحت نظر «انجمن یاری کودکان» و ساکن صباشهر شهریار بعد از ضرب و شتم توسط شوهرش از بالکن طبقه سوم خانه به بیرون پرتاب شده، در حال حاضر در بیمارستان شریعتی بستری است و خانواده وی و متهم (همسر کودک) او را رها کرده‌اند و بیمارستان به دلیل بالا بودن هزینه های درمان (مبلغ هفت میلیون تومان) حاضر به همکاری جهت استفاده مصدوم از خدمات مددکاری نشده است.
این در حالی است که مسئولان انتظامی در این خصوص تاکنون هیچ اقدامی نکرده اند.
خانم نجفی مدیر عامل انجمن یاری کودکان ضمن اعلام این خبر در گفتگو با گزارشگر هرانا گفت: ” سکینه ازبک در حال حاضر ۱۵ سال دارد و در ۱۴ سالگی مجبور به ازدواج شده است. به دلیل اختلاف سنی و مشکلات پیش آمده شوهر این کودک وی را می خواسته خفه کند و بعد از ضرب و شتم از بالکن طبقه سوم به بیرون پرتاب کرده است. این اتفاق دوهفته پیش افتاده و این کودک، تازه امروز توانسته با ما تماس بگیرد و اطلاع دهد.”
خانم نجفی در مورد وضعیت حقوقی این اتفاق در ادامه افزود: “این مساله خشونت خانگی و مخصوصا آزار دختران هم در خانواده های ایرانی و هم در خانواده های افغان به ویژه در شهرهای کوچک و حاشیه آن به کرات اتفاق می افتد و ما پیگیر بُعد حقوقی آن خواهیم بود تا برای شوهر این کودک که مرتکب چنین خشونت عجیبی شده، جریمه ای که سزاوار آن است در نظر گرفته شود تا بدینوسیله از تکرار چنین وقایعی جلو گیری شود.”
خانم نجفی در جواب سئوال گزارشگر هرانا در مورد همکاری بخش مددکاری بیمارستان در این مورد پاسخ داد “بخش مددکاری بیمارستان در موردهای قبلی واقعا کمک می کرده است و هزینه ها را پایین می آوردند. اما مشکل اینجاست که پناهندگان افغان بیمه ندارند، حالا تصور کنید که این پناهنده کارت [اقامت] هم نداشته باشد. در این مورد من هنوز مطمئن نشدم که امروز بیمارستان همکاری کرده یا نه و فردا از این موضوع آگاه خواهم شد.”
وی همچنین در پایان گفتگو در مورد وضعیت جسمی کنونی خانم ازبک افزود: “سکینه تحت عمل جراحی لگن قرار گرفته، فک وی شکسته و گوشش پاره شده است. هزینه بیمارستان بسیار بالا بوده و پدر وی نتوانسته این مبلغ را تهیه کند و این کودک همینطور در بیمارستان رها شده است.”
طبق آمار رسمی رسانه های ایران ۶۶ درصد زنان در طول زندگی قربانی خشونت خانگی هستند و در این رابطه به شدت خلا قانون احساس می شود.
بر اساس قانون مدنی ایران، ماده ۱۱۱۵ : «اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی و یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن می‌تواند مسکن علی حده اختیار کند و تا تغییر رفتار شوهر، محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادامی که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است پرداخت نفقه بر عهده شوهر خواهد بود.»
تحلیلگران حقوقی بر این باورند که این ماده نمی تواند در کنترل خشونت خانگی مفید واقع شود چراکه در دادگاه برخورد قاضی سلیقه ای است و خشونت و یا عدم خشونت بنا بر تشخیص وی مشخص می شود و از سوی دیگر خود این قانون یک خشونت نهفته علیه زنان دارد.

سعید حسین‌زاده به علت وخامت جسمی تحت مراقبت پزشک متخصص قرار گرفت


سعید حسین‌زاده، فعال حقوق کودک که در مرخصی درمانی به سر می‌برد، به علت آسیب‌دیدگی‌های مختلف تحت درمان پزشک متخصص قرارگرفته است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، سعید حسین‌زاده، فعال مدنی که تا قبل از دستگیری جزو یکی از رزمی‌کاران مطرح کشور محسوب می‌گردید و در چندین دانشکده کشور مانند دانشکده تربیت‌بدنی دانشگاه تهران و باشگاه بانک کشاورزی به تدریس کیوکوشین کاراته مشغول بود؛ پس از گذراندن حدود یک سال و نیم حبس و شرایط سخت زندان و آسیب‌دیدگی‌های مختلف تحت درمان قرارگرفته است.
وی در طول ۹۱ روز انفرادی در بند دو الف به علت مسمومیت دچار مشکلات گوارشی و عفونت بدن می‌شود که باگذشت زمان وعدم رسیدگی پزشکی به بیماری روماتیسم، سینوزیت و مشکلات قلبی دچار می‌شود.
لازم به ذکر است مسئولین قضایی باوجود بیماری با تمدید مرخصی این زندانی سیاسی موافقت نکرده‌اند. دادیار زندانیان سیاسی “حاجیلو” در گفتگوی با این زندانی اظهار داشته است که ضابطین سپاه با مرخصی این زندانی موافقت نکرده‌اند.
پس از عکس‌برداری مجدد و بررسی توسط متخصص ارتوپد و مفاصل مشخص‌شده که روماتیسم باعث ضعف شدید مفاصل و عضلات و اسکولیوز (انحراف) ستون فقرات او شده است که خطر ازکارافتادگی زودرس را به دنبال دارد.http://hadizareh.blogspot.ch
پسندیدنShow more reactions
Comment

افشین بایمانی و مسعود عرب چوبدار اعلام اعتصاب غذا کردند


افشین بایمانی مسعود عرب چوبدار

افشین بایمانی و مسعود عرب چوبدار، دو زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر، در اعتراض عدم رعایت اصل تفکیک جرائم اعلام اعتصاب غذا کردند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، افشین بایمانی و مسعود عرب چوبدار در اعتراض به انتقال تعدادی از زندانیان سیاسی به بند عمومی و عدم رعایت اصل تفکیک جرائم، از روز دوشنبه ۹ فروردین ماه دست به اعتصاب غذا زدند.
لازم یادآوری است که صبح روز شنبه ۲۲ اسفند ماه، گارد ویژه زندان به بند چهار سالن ۱۲ زندان رجایی‌شهر هجوم برده و در پی آن فرید آزموده را به بند یک و ایرج حاتمی به بند سه سالن ۱۲ زندان رجایی شهر منتقل کردند. فرید آزموده و بهزاد ترحمی در اعتراض به این انتقال غیرقانونی و عدم رعایت اصل تفکیک جرائم، اعلام اعتصاب غذا کردند و هم‌اکنون در پانزدهمین روز از اعتصاب خود به سر می‌برند.
شایان به ذکر است که در بند عمومی زندانیان جرائم مواد مخدر و جرائم خطرناک نگهداری می‌شوند و بعضاً زندانیان سیاسی پس از انتقال به این بند امنیت جانی ندارند و مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند.
لازم به توضیح است، هر یک از این زندانیان سیاسی نزدیک به دو سال در سلول انفرادی گذرانده‌اند و این انفرادی طولانی‌مدت جز حکم صادر محسوب نشده است. طبق قانون هر روز حبس در سلول انفرادی و زندان باید جز حکم صادر محسوب شود.

۱۳۹۵ فروردین ۹, دوشنبه

پیام سعید رضوی فقیه از زندان: خود را به آتش میکشم!


سعید رضوی فقیه

سعید رضوی فقیه، روزنامه نگار و زندانی سیاسی تصمیم گرفته است دست به یک اعتصاب غذای جدی و دامنه دار در اعتراض به  عدم پاسخگویی قوه قضاییه و بی توجهی به حقوق شخصی اش ، بزند .
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از زیتون، رضوی فقیه آنقدر از این وضعیت بلاتکلیفی که گریبانش را گرفته، آشفته است که تهدید کرده حتی ممکن است خودش را به آتش بکشد.
این روزنامه نگار زندانی مشکلی بابت تحمل حکم قبلی خود را ندارد و آن را پذیرفته است، ولی ظاهرا در پرونده ای جدید که علیه او طرح شده ، وضعیت او روشن نیست و غیررسمی تهدید شده است که مجددا به سال ها زندان محکوم خواهد شد.
بلاتکلیفی، تهدید به محکومیت طویل المدت و زندانی بودن در کنار زندانیان عادی باعث به حرکت در آمدن چرخه ای مایوس کنند در زندگی این زندانی سیاسی شده است.
سعید رضوی فقیه سابقه فعالیت در روزنامه‌های اصلاح طلب را در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی دارد و در مرداد سال ۱۳۸۲ نیز به دلیل فعالیت‌های مطبوعاتی‌اش بازداشت و دو ماه را در زندان انفرادی گذراند. او همچنین از اعضای شورای مرکزی ادوار تحکیم وحدت نیز بوده است.
وی چند سال پیش برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و زمانی که در بهمن ۱۳۸۷ به تهران بازگشت، پاسپورتش در فرودگاه امام خمینی تهران ضبط و به دلیل انچه که «فعالیت‌های تبلیغی علیه نظام» عنوان شد چند هفته در زندان اوین بود. رضوی فقیه در جریان انتخابات سال ۸۸ سخنگوی ستاد مهدی کروبی بود.

آزادی زندانیان جرائم غیرعمد در خوزستان

zendani

خبرگزاری هرانا ـ ۳۲۸ زندانی جرائم غیرعمد با بدهی ۲۸۷ میلیاردی آزادشدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، مدیرعامل ستاد دیه استان خوزستان گفت: “۳۲۸ زندانی با بدهی ۲۸۷میلیارد ریالی آزادشدند”.
حجت الاسلام و المسلمین هاشم نیا افزود: “این تعداد زندانی با گذشت ۹۰ میلیاردی شکات درسال ۹۴ از زندان آزاد و به آغوش خانواده بازگشتند”.
وی گفت: “از مبلغ کل ۲۸۷ میلیارد ریال فعالیت‌های مالی ستاد دیه خوزستان، ۹۰ میلیارد ریال مربوط به گذشت شکات، ۱۵ میلیارد ریال آورده زندانیان، ۵۳ میلیارد ریال کمک‌های دریافتی از صندوق تامین خسارت‌ها، ۲۸ میلیارد ریال کمک‌های دریافتی از بیمه‌های استانی، ۳۱ میلیارد ریال وام‌های دریافتی از بانک‌های عامل و ۳۳ میلیارد ریال کمک‌های بلاعوض ستاد دیه به افراد معثر بوده است”.

اعتراض شعله پاکروان به حکم اعدام ظالمانه هیمن اورامی نژاد



خانم شعله پاکروان در اعتراض به حکم ناعادلانه اعدام هیمن اورامی نژاد جوانی که در سن نوجوانی در یک درگیری مرتکب قتل شده می نویسد:
رئیس قوه قضائیه ، کاش وقتی زیر حکم اعدام کسی را، با استناد به حکم قاضی هایی همچون شریح قاضی یا ابوموسی اشعری امضا، یا باصطلاح استیذان میکردید، حداقل به سن محکوم
نگاهی میانداختید .
متن نامه خانم پاکروان به این شرح است:
نکنید.
نکنید
نکنید
هیمن اورامی نژاد را اعدام نکنید
همه دنیا میداند که تصمیم های یک فرد حتی تا 20 سالگی از روی عقل و دانایی نیست. همه دنیا میداند که کودکی انسان ، حداقل تا 18 سالگی طول میکشد.
قرار بود اعدام کودکان خاتمه پیدا کند.
رئیس قوه قضائیه ، کاش وقتی زیر حکم اعدام کسی را ، با استناد به حکم قاضی هایی همچون شریح قاضی یا ابوموسی اشعری امضا، یا باصطلاح استیذان میکردید، حداقل به سن محکوم
نگاهی میانداختید. کاش یادتان میامد که بچه های خودتان، دختران و پسران اطراف خودتان، چقدر کودکند حتی تا 20 سالگی. چقدر نادانند. چقدر احساساتی و بی توجهند به راز و رمز
زندگی.
نکنید. کودکان باید زندگی کنند. اگر خطا کردند باید مورد آموزش و بخشش قرار بگیرند .

ابراز نگرانی احمد شهید از وضعیت علی رضا گلیپور زندانی سیاسی




احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان در آخرین گزارش خود که به سازمان ملل متحد ارائه گرده است از وضعیت علی رضا گلیپور زندانی سیاسی ,به شدت ابراز نگرانی کرده است در این گزارش آماده است علی رضا گلی پور زندانی سیاسی است که در اکتبر 2012 توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شده است .
او به مدت هشت ماه در سلول انفرادی بسر برده و بنا به گزارشات, و ی برای اعتراف به جرایم و ارتباط با گروه مخالف مجاهدین خلق تحت شکنجه و فشار قرار گرفته است .
احمد شهید در ادامه گزارش خود نوشته است مسئولین از تماس وی با وکیلش در مراحل ابتدایی تحقیقات ممانعت به عمل آورده و او را از دیدار با خانواده اش به مدت دو سال محروم نموده اند .
تا به امروز از تشليل دادگاه و گرفتن حكم محروم بوده و از سال 2012 در بازداشت به سر میبرد . به استناد گزارشات آقای گلی پوراز شرایط وخیم سلامتی از جمله قلب , درد کمر و ریه رنج برده و شرایط حبس این وخامت را تشدید نموده است
. بنا به گزارشات مسئولین بند هفت اوین او را از دسترسی به درمان مناسب محروم کرده اند . و این زندانی یک روز پس از عمل قلب خود در ژانویه 2016 به زندان اوین باز گردانده شده است .
احمد شهید در ادامه گزارش خود از موارد معمول نقض حقوق بشر در ایران را در گزارش خود متذکر شده و به محدودیت‌های فعالان سیاسی و حقوق بشری و تداوم روندهای ناسازگار با تعهدات بین المللی ایران اعتراض کرده است.
او از جمهوری اسلامی خواسته است که اجرای مجازات اعدام را به حال تعلیق در بیاورد و قوانینی را که به سلب حق حیات منجر می‌شوند بازنگری کند. آقای شهید به ویژه خواهان توقف اعدام مجرمانی شده که به هنگام ارتکاب جرم زیر ١٨ سال سن داشته‌اند.
گزارشگر ویژه سازمان ملل از “سرکوب فزاینده آزادی بیان و عقیده” و وضعیت اقلیت‌های مذهبی رسمی و یا به رسمیت شناخته نشده انتقاد کرده است.
او همچنین از حکومت ایران خواسته است که در قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان بازنگری کند و حقوق برابر را برای آنان به رسمیت بشناسد.